اصلاً يادم رفت خودم را معرفي كنم. من «لويي» هستم و در خانه هم، همان لويي صدايم ميكنند. فاميلي من هم «پاستور» است... ئه! چه شد؟ چرا نيشت تا بناگوش باز شد؟ فكركردي من بلوف ميزنم؟ نخير! من همان «لويي پاستور» معروفم. هماني كه بيش از صدسال پيش، واكسن ضدهاري را با كمك همين باكتريها ساخت.
حالا كه مرا بهجا آوردي، ميخواهم كمي از دوستانم برايت حرف بزنم؛ همين دوستان ريزهميزه و ذرهبيني! دوستاني كه در ابتدا من هم اصلاً باورشان نداشتم؛ اما وقتي براي اولينبار، زير ميكروسكوپ به من چشمك زدند، آنها را كشف كردم.
البته من هم مثل تو، فكر ميكردم كه از دست اين موجودات نامرئي، فقط خرابكاري بر ميآيد؛ اما بعد از كلي آزمايش و تحقيق روي اين موجودات، فهميدم كه سخت در اشتباهم. همينطور سربسته به تو بگويم كه اگر دوستان من، يعني همين ميكروبها الآن نبودند، از پس مهار خيلي از بيماريها برنميآمديم و چرخهي زندگي كلاً نابود ميشد.
حالا اگر دلت ميخواهد در آينده، همكار من و رفيق اين فرشتههاي نامرئي بشوي، همراهم بيا دوري بزنيم.
چشم تو چشمشدن قارچي!
يك خبر هيجانانگيز! براي تجربهي دنياهاي جديد، ديگر لازم نيست شال و كلاه كني و قدم به ماه و مريخ بگذاري. خداي بزرگ علاوه بر دنياهاي ديدني، دنياي شگفتانگيز و ناديدني ديگري را هم در دل ذرهها آفريده است كه نگو و نپرس!
اگر يكبار، به خودت زحمت بدهي و با يك ميكروسكوپ قوي، چشم در چشم باكتريها و قارچها بشوي، به تو اطمينان خواهم داد كه ديگر دلت نميآيد حتي سرت را بلند كني. درست همان بلايي كه سر من آمد. اين دنياي مرموز و نامرئي، هوش از سرم برد و مرا شيفتهي خود كرد.
اما كار براي من و همكارانم از آنجا جدي شد كه متوجه شدم علاوه بر آن موجودات ريزِ ناقلا، كلي ميكروب باحال هم وجود دارد كه حسابي اهل دوستي و رفاقتند و با يك خواهش و تمناي ساده، حاضرند براي ما آدمها جانشان را هم بدهند.
بهخاطر همين، من و همكارانم در علمي بهنام «ميكروبيولوژي» رفتوآمد ميكروبها را بررسي كرديم.
نفتي نشويد! ميكروبها ميآيند!
در هرعلمي كه شما فكر كنيد، دانشمندان ميكروبيولوژي حاضرند. شايد اولينجا، آزمايشگاههاي تشخيص طبي باشد.
همكاران من بعد از نمونهبرداري از بيمار، باكتريها، قارچها و ويروسهاي موجود در بدن بيمار را زير ميكروسكوپ بررسي ميكنند تا پزشك بيماري او را تشخيص بدهد.
در آزمايشگاههاي داروسازي، برروي ميكروبهاي مختلف آزمايش ميكنند و گروهي از اين ميكروبها را براي مبارزه با ميكروبهاي موذي، آموزش ميدهند و آنها را از طريق آمپول و قرص و كپسول، راهي بدن انسان ميكنند. كشف همهي آنتيبيوتيكها، دستهگلي است كه همكاران من به دنياي انسانها تقديم كردند، البته باز با كمك ميكروبها!
تازه، پيشگيري از بيماري و واكسينهكردن هم كار ماست. خودِ من واكسن بيماري هاري را كشف كردم كه بهداد ميليونها انسان رسيد و آنها را از مرگ حتمي نجات داد.
تازه، شما فكر ميكنيد كه چهطور ماست و پنير بهدنياي ما آمدند؟ اين، باكتريهاي بهظاهر اخمو بودند كه طعم لذيذ لبنيات را زير دندانهايمان نشاندند.
شايد برايتان جالب باشد كه بدانيد باكتريها در صنعت نفت هم حرفي براي گفتن دارند. بعضي از باكتريها نفتخوارند و اگر بهجان چاههاي نفت بيفتند، باعث تغيير و تحول در كيفيت نفتخام ميشوند و چيزي براي ما آدمها باقي نميگذارند. البته اين باكتريها وقتي در آبهاي آزاد و مناطق نفتخيز قرار بگيرند، با حذف آلودگيهاي نفتي، خدمت زيادي به بشريت ميكنند. يكي از هنرهاي ميكروبيولوژيستها، شناسايي همين ميكروبها و باكتريهاست.
كنسرو كردن محصولات غذايي، حفظ خاك، حفظ محيطزيست، توليد كودهاي كشاورزي، شناسايي آفتهاي گياهي، استخراج فلزات سنگين، تصفيهي آب آشاميدني، توليد محصولات غذايي و... همهوهمه به كمك همين موجودات نامرئي انجام ميشود.
البته اين موجودات بايد بهدست همكاران ميكروبيولوژيست من، شناسايي و رام شوند.
كيف كرديد! كيف كرديد كه با چه رشتهي پركاربري طرف شديد!
گوسفندان خوشبخت!
رشتهي ميكروبيولوژي، از زيرشاخههاي رشتهي تجربي است و رشتهي تجربي، همانطور كه
از اسمش پيداست، بر پايهي مشاهده و تجربه بنا شده است.
ويژگي اصلي اين رشته هم همين است. يعني فارغالتحصيلان اين رشته، علاوه بر اينكه
بايد سرشان در كتاب و اينترنت و بررسي مقالههاي بهروز دنيا باشد، بايد در آزمايشگاهها، همينطور يك چشمي و از طريق ميكروسكوپها، زل بزنند توي چشم ميكروبها و رفتار آنها را مشاهده و ثبت و بررسي كنند.
اصلاً چرا راه دور برويم. يك سال بيماري سياهزخم، امان گوسفندان را بريده بود. من با آزمايشهاي فراوان و آزمون و خطاهاي زياد، فهميدم كه اين باكتري، با حرارت بسيار بالا و اضافهكردن كمي پتاسيم،
ضعيف ميشود؛ و همين باكتري ضعيف، شد دواي درد گوسفندان!
وقتي باكتريهاي ضعيفشده را به بدن گوسفندان تزريق كردم، بدنشان نسبت به اين بيماري ايمن شد
و در برابر سياهزخم واكسينه شدند.
يك وقت ديگر، از طريق همين مشاهده و آزمون و خطا، توانستم با حرارت،
از پس ميكروبهايي بربيايم كه شير را فاسد ميكردند.
تازه، اسم اين روش را به افتخار من «پاستوريزهكردن» گذاشتند.
بخوربخواب؛ تعطيل!
در آخر ميخواهم گوشتان را جلو بياوريد تا فوت كوزهگري را هم به شما ياد بدهم:
اول اينكه اگر اهل بخور و بخواب هستيد و دلتان ميخواهد در آينده، ساعت هشت،
سر كار برويد و آنجا، اين پاي مباركتان را روي آن پاي مباركتان بيندازيد و
سر ساعت دو هم، بدوبدو، برويد منزل، لطفاً دور اين رشتهي هيجانانگيز را خط بكشيد.
بچههايي كه وارد اين رشته ميشوند، پا در دنيايي پر رمز و راز و نامرئي ميگذارند كه اگر يك عمر هم
براي يادگرفتن قوانين آن، دود چراغ بخورند و زحمت بكشند، باز هم با خيلي از ويروسها و
ميكروبها آشنا نخواهند شد. پس در اين رشته، از بخور و بخواب، خبري نيست.
دوم اينكه به اعتقاد من، اگر شما مثلاً يك فروشندهي دورهگرد ماهر و خوب شويد، اوضاع و احوال مالي توپي پيدا خواهيد كرد. اما اگر تصميم داريد يك پزشك يا مهندس معمولي شويد، معلوم نيست چهقدر پولدار شويد؟
به زبان سادهتر، شرط اصلي موفقيت در هر رشتهاي، چه از نظر اجتماعي و چه از نظر اقتصادي، قابليتهاي خود رشتهي تحصيلي نيست، بلكه اين علاقه و انگيزههاي شما در هر رشته است كه ميتواند در ابتدا از شما متخصصي ماهر بسازد؛ و بعد بايد خيالتان راحت باشد كه براي هر متخصص ماهر در هر رشتهاي، هميشه كار خوب و پول خوب
و بقيهي چيزهاي خوب وجود دارد.
همهي اين حرفها را زدم كه به شما بگويم حتي اگر دلتان ميخواهد وارد اين رشته شويد و فقط
تا مقطع كارشناسي هم درس بخوانيد، هيچ اشكالي ندارد؛ در صورتيكه كه خوب آموزش ببينيد
و حسابي زحمت بكشيد، همهي آزمايشگاهها و كارخانهها، شما را روي هوا ميبرند.
اما اگر ميخواهيد الكيپلكي درس بخوانيد، بهتر است
بيخيال رفاقت با ويروسها و ميكروبها شويد.
***
از سركار خانم محيات جعفري، كارشناس ارشد رشتهي ميكروبيولوژي تشكر ميكنيم كه ما را در تهيهي مطالب ياري كردند.
نظر شما